جزوه استخدامی روانشناسی تربیتی
جزوه استخدامی روانشناسی تربیتی
جزوه استخدامی روانشناسی تربیتی ویژه کنکورهای دکتری و کارشناسی ارشد و آزمون های استخدامی
فرمت: PDF تعداد صفحات: 124
فهرست:
- فصل اول: یادگیری، آموزش و روانشناسی پرورشی
- فصل دوم: پژوهش در روانشناسی پرورشی
- فصل سوم: نظریه رشد شناختی پیاژه
- فصل چهارم: نظریه های رشد شناختی ویگوتسکی و برونر
- فصل پنجم: نظریه های یادگیری رفتاری پاولف، ژندایک و اسکینر
- فصل ششم: نظریه های یادگیری شناختی، گشتالت، آزوبل، بندورا
- فصل هفتم: نظریه های یادگیری شناختی خبر پردازی
- فصل نهم: انگیزش در یادگیری
- فصل دهم: سبک های یادگیری و تفکر
- فصل یازدهم: راهبردهای یادگیری و مطالعه: شناخت و فراشناخت
- فصل دوازدهم: هوش
- فصل سیزدهم: تفکر: مفهوم سازی و قاعده آموزی
- فصل چهاردهم: حل مساله، تفکر انتقادی و آفرینندگی
- فصل پانزدهم: طراحی آموزشی، هدف های آموزشی
- فصل شانزدهم: طبقه بندی هدف های آموزشی
- فصل هفدهم: آموزش معلم محور آموزش به کمک سخنرانی
- فصل هیجدهم: آموزش معلم محور، آموزش مستقیم
- فصل نوزدهم: آموزش یادگیرنده محور
- فصل بیستم: اداره کلاس درس
- فصل بیست و یک: سنجش و ارزیابی
- فصل بیست و دوم: ارزیابی پیشرفت تحصیلی
فصل اول (یادگیری، آموزش، و روان شناسی پرورشی)
تعریف یادگیری
کسب دانش و اطلاعات، عادت های مختلف، مهارت های متنوع، و راه های گوناگون حل کردن مسائل
یادگیری را به عنوان فراگیری رفتارها و اعمال مفید و پسندیده، و حتی به عنوان کسب رفتارها و اعمال مضر و ناپسند تعریف کرد.
هرگنهان و السون گفته اند “یادگیری یکی از مهم ترین زمینه ها در روانشناسی امروز و در عین حال یکی از مشکل ترین مفاهیم برای تعریف کردن است.
معروفترین تعریف یادگیری به قرار زیر است:
یادگیری به فرایند ایجاد تغییر نسبتا پایدار در رفتار با توان رفتاری که حاصل تجربه است گفته می شود و نمی توان آن را به حالت های موقتی بدن مانند آنچه بر اثر بیماری، خستگی، با مصرف داروها پدید می آید نسبت داد.
ویژگی های مهم این تعریف عبارت اند:
- .تغییر
- تغییر نسبتا پایدار
- تغییر نسبتا پایدار در توان رفتاری
- تغییر نسبتا پایدار در توان رفتاری بر اثر تجربه
1. یادگیری به تغییر می انجامد؛ یعنی بعد از کسب تجربه یادگیری موجود زنده، از جمله انسان، از حالت قبل از کسب تجربه به یک حالت تاره تغییر می یابد این یادگیری چه پیچیده باشد، مانند یادگیری نحوه دوچرخه سواری با راندن اتومبیل چه ساده، چون یادگیری یک شماره تلفن با نام یک شخص، در هر حال، یادگیرنده پس از کسب مهارت با اطلاع تازه در نحوه برخوردش با رویدادها در مقایسه با زمان پیش از یادگیری، تغییر می کند.
- کودکی که دوچرخه سواری یاد گرفته اعمال و رفتارش در مقایسه با قبل از یادگیری این مهارت آشکارا تغییر کرده است. همچنین شخصی که یک شماره تلفن را می آموزد، در مقایسه با قبل از یادگیری، تغییر می کند. هر چند که این تغییر ممکن است خیلی جزئی به نظر آید. مثلا، بعد از اینکه شخص شماره تلفن دوستی را یاد گرفت، قادر است هر وقت اراده کند با او تماس برقرار نماید که این خود نوعی ایجاد تغییر است
- به مثالی دیگر از تغییر ناشی از یادگیری توجه کنید: دانش آموزی را در نظر بیاورید که مرکز استان خوزستان را نمی دانسته و حال آن را آموخته است. اگر قبلا معلم از او نام مرکز استان خوزستان را می پرسید نمی توانست جواب درست بدهد، اما حال که او نام مرکز استان خوزستان را یاد گرفته است، هر زمان معلم یا کس دیگری از او در این باره سؤالی بپرسد جواب درست خواهد داد بنابراین، او نیز تغییر کرده است.
- یادگیری، چه ساده باشد چه پیچیده، در شخص تغییر ایجاد می کند.
- ما پیوسته بر اثر تجارب یادگیری در حال تغییریم، و آنچه بیش از هر عامل دیگری سبب دگرگونی افراد در طول زندگی می شود تجارب یادگیری هستند
- افرادی که فرصت های یادگیری و کسب تجربه های بیشتری دارند از کسانی که دارای فرصت های یادگیری کمتری هستند و زندگی یکنواختی را می گذرانند بیشتر تغییر می کنند.
- زندگی انسانها مانند رود خروشانی است که همواره در حال نو شدن و دگرگونی است، و این نو شدن و دگرگونی از برکت کسب تجربه و یادگیری رخ می دهد
- توجه داشته باشید که گرچه هر نوع یادگیری به تغییر می انجامد، اما هر نوع تغییری یادگیری به حساب نمی آید.
- شخصی که بر اثر تصادف اتومبیل با سانحه ناگوار دیگری پایش صدمه ببیند و از آن پس هنگام راه رفتن بلنگد. این یک نمونه واقعی از تغییر ایجاد شده در شخص است، اما مطمئنا نمی توانیم آن را یادگیری بنامیم
2. یادگیری عبارت است از ایجاد تغییر نسبتا پایدار
- بادگیری ایجاد تغییر است، اما این تغییر باید نسبتا پایدار باشد تا آن را یادگیری بنامیم.
- بسیاری تغییرات که ناشی از عوامل انگیزشی، هیجانی، خستگی، انطباق حسی، و مانند اینها هستند و به سرعت از بین میروند در شمار یادگیری های ما قرار ندارند.
- شخصی که ساعت های اول صبح با سرعت و دقت به انجام کاری می پردازد، پس از مدت زمانی به سبب خستگی، هم از سرعت و هم از دقت او کاسته می شود، یعنی به گونه ای تغییر می یابد اما این تغییر موقتی و گذرا است زیرا پس از اندکی استراحت برطرف می شود پس این تغییر یادگیری به حساب نمی آید.
- تغییر موقتی ناشی از انطباق حسی، وقتی که شما از یک محیط پرنور وارد یک اتاق کم نور می شوید، بر اثر باز شدن مردمک چشم و سایر تغییراتی که در شبکه چشمتان اتفاق می افتد، دیدتان نسبت به اشياء اتاق تیره می شود، اما از آنجا که این تغییر یک تغییر فیزیولوژیکی است، و بلافاصله پس از خارج شدن شما از محیط کم نور به حالت قبل باز می گردد در شمار تغییراتی که بر آنها نام یادگیری می نهند قرار نمی گیرد.
3. یادگیری عبارت است از ایجاد تغییر نسبتا پایدار در توان رفتاری.
- يعنی تغییر نسبتا پایداری که ما نام یادگیری به آن می دهیم باید در توان رفتاری ما ایجاد شود.
- توان رفتاری حاکی از آن است که پادگیری در یادگیرنده نوعی توانایی ایجاد می کند، یعنی تغییر حاصل از یادگیری به تغییر در توانایی های یادگیرنده می انجامد نه صرفا به تغییر در رفتار ظاهری او.
- ما با ملاحظه تغییرات حاصل در اعمال و رفتار آشکار فرد به تغییرات ایجاد شده در تونایی او پی می بریم.
- بادگیری نوعی توانایی است که در فرد ایجاد می شود و تنها از طریق مراجعه به رفتار آشکار فرد می توان از آن اطلاع حاصل کرد.
- رفتار به اعمال و حرکات مختلف درونی و بیرونی فرد گفته می شود
- روانشناسان رفتارها را به دو دسته رفتارهای آشکار و نهان تقسیم می کنند.
- رفتار آشکار به اعمالی که مستقیما قابل مشاهده اند گفته می شود، مانند صحبت کردن، نوشتن، راه رفتن و از این قبيل
- رفتار نهان به اعمال درونی فرد که به طور مستقیم قابل مشاهده نیستند گفته می شود، مانند تفکر، تخیل، و مانند اینها. ما از طریق رفتار آشکار به رفتار نهان پی می بریم.
- هرچند که بعضی از روانشناسان برای رفتار آشکار اهمیت بیشتری قائل می شوند و گروهی دیگر به رفتارهای نهان توجه بیشتری دارند، اما به قول گیج و بر لاینر همه روانشناسان نیاز دارند که رفتارهای آشکار فرد را مورد مشاهده قرار دهند تا تعیین کنند آیا تغییراتی که یادگیری نام دارد در فرد اتفاق افتاده است یا نه
- ما برای کسب اطلاع از میزان یادگیری فرد به رفتار قابل مشاهده یا به اصطلاح دقیق تر به عملکرد او مراجعه می کنیم.
- عملکرد نیز مانند رفتار آشکار به جنبه های قابل مشاهده یادگیری اشاره می کنند.
- تفاوت رفتار با عملکرد در آن است که رفتار به هرگونه عمل شخص گفته می شود، در حالی که عملکرد به نتیجه عمل فرد اشاره می کند که در ارزشیابی از میزان یادگیری او مورد استفاده قرار می گیرد.
- به نظر کانیه عملکردها رفتارهایی هستند که برحسب تاثیراتشان دسته بندی و نام گذاری می شوند. برای مثال یک پاسخ
- (رفتار) ممکن است حرکت موزون انگشت بر روی ناحیه کوچکی از پوست سر باشد، اما غالبا مفیدتر است که آن را عملکرد سرخاراندن، بنامیم.
- عملیاتی را که یک دانش آموز برای حل کردن مسئله ای بر روی کاغذ با تابلوی کلاس درس انجام می دهد و معلم بر اساس آن از بابت یادگیری موضوع درسی از سوی آن دانش آموز اطمینان حاصل می کند عملکرد حل مسئله دانش آموز می نامند.
- عملکرد همان محصول یادگیری است. ما با مشاهده تغییرات حاصل در عملکرد شخص استنباط می کنیم که در او یاد گیری اتفاق افتاده است. به قول هیلگارد و باور، تفاوت بین یادگیری و عملکرد تفاوت بین دانستن چگونه انجام دادن کاری و انجام دادن آن کار است.
- عملکرد فرد از عوامل مختلفی چون انگیزش و هیجان، شرایط محیطی، خستگی و بیماری تأثیر می پذیرد. و عملکرد فرد ممکن است همیشه شاخص نسبتا درستی از یادگیری او نباشند برای مثال ممکن است عملکرد یک دانش آموز در جلسه امتحان تحت تأثیر اضطراب ناشی از امتحان کاهش پیدا کند.
- برای دستیابی به میزان واقعی یادگیری هم باید از وسایل دقیق سنجش عملکرد یادگیرندگان از قبیل آزمونها و سایر وسایل و روش ها استفاده کرد و هم عملکرد آنان را به دفعات مختلف و در شرایط متفاوت مورد سنجش قرار داد.
ادامه مطلب را با دانلود فایل پیوستی مشاهده کنید.
ورود یا ثبـــت نــــام + فعال کردن اکانت VIP
مزایای اشتراک ویژه : دسترسی به آرشیو هزاران مقالات تخصصی، درخواست مقالات فارسی و انگلیسی، مشاوره رایگان، تخفیف ویژه محصولات سایت و ...
حتما بخوانید:
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.