الکتروکاردیوگرافی (آموزش جامع و قدم به قدم ECG)
الکتروکاردیوگرافی (آموزش جامع و قدم به قدم ECG)
الکتروکاردیوگرافی (آموزش جامع و قدم به قدم ECG)
فرمت: pdf تعداد صفحات: 28
مقدمه
لکتروکاردیوگرافی ثبت گرافیکی فعالیت الکتریکی قلب از راه پوست می باشد. استفاده بالینی از الكتروکاردیوگرام (EKG) به دلیل ماهیت غیر تهاجمی، ارزانی و قابلیت های فراوان آن، وسعت چشمگیری دارد. در برخی موارد نظیر اختلالات هدایتی EKG نقش بی بدیلی دارد و تنها راه تشخیص این اختلالات به صورت غیر تهاجمی به شمار می رود. در مواردی دیگر نظیر انفارکتوس قلبی و ایسکمی قلبی علاوه بر ماهیت تشخیصی به عنوان راهنما در تشخیص و درمان مورد استفاده وسیع دارد. EKG حتی در بیماریهای غیر قلبی و متابولیک نظیر هیپرکالمی نقش اساسی در تشخیص و درمان ایفا می کند.
ليدهای الکتروکاردیوگرام و نحوه قرار گیری آنها در اندام ها و سینه
یک دستگاه استاندارد ثبت الکتروکاردیوگرافی، از طریق ۱۲ لید (lead) فعالیت الکتریکی قلب را ثبت می کند (شکل ۱) این لیدها به دو قسمت تقسیم می شوند:
شکل 1: لیدها شبیه دروبین هستند که از جهات مختلف به قلب نگاه می کنند در نتیجه موج واحد را به اشکال مختلف ثبت می کنند.
الف) ۶ لید اول یا لید اندام ها که سه عدد اول به نام لیدهای دو قطبی یا I,II,III) bipolar ) و سه عدد دوم به نام لیدهای تک قطبی یا تقویت شده یا augmented یا AVF,AVL,AVR) unipolar) خوانده می شوند. ليدهای دو قطبی اندام ها اختلاف پتانسیل را بین دو اندام نشان میدهد و لیدهای تک قطبی اختلاف پتانسیل را با یک نقطه مرکزی نشان میدهند.
ب) ۶ لید دوم یا لیدهای سینه ای که آنها نیز یک قطبی هستند. لیدهای اندامی در سطح کرونال به قلب نگاه می کنند ولی لیدهای سینه ای در سطح transverse به قلب نگاه می کنند (شکل ۲)
شکل ۲: بالا: محل بسته شدن لیدهای مختلف؛ برای ثبت لیدهای اندام ها به 4 الكترود نیاز داریم: ۱- دست راست، ۲- دست چپ، ۳- پای چپ، 4 – مرکزی (که به پای راست متصل می شود) و ثبت لیدهای سینه ای توسط 6 الكترود صورت می گیرد (نحوه بستن لیدهای سینه ای خلفی و راست نیز نشان داده شده است.). پایین: هر لید اختلاف پتانسیل الکتریکی بین دو الکترود مثبت و منفی را ترسیم می کند. محور هر لید از الکترود منفی به سمت الکترود مثبت ترسیم می شود. (منبع)
برای ثبت ليدها ۱۰ الكترود داریم: ۴ الكترود اندامی و ۶ الکترود پره کوردیال یا جلوی قلبی یا سینه ای. محل بستن الکترود این لیدها در دست و پا معمولا در ناحیه مچ است اما می توان آنها را در هر نقطه ای دیگر مثلا روی بازو یا ران بست و اگر کسی دست یا پایش قطع است الكترود را به باقیمانده ناحیه قطع شده و یا در صورت قطع کامل دست به شانه متصل کرد. محل بسته شدن لیدهای مختلف در شکل ۲ آورده شده است. یک سری از لیدها از زاویه مشابهی به قلب نگاه می کنند که لیدهای مجاور یا contagious نام دارند (شکل 3).
شکل 3: لیدهای مجاور
برای گرفتن نوار قلب باید سطح پوست موی زیادی نداشته باشد و بین الکترود و پوست آب یا ژل مالیده شود، تا رسانایی بیشتری حاصل شود. دمای محیط زیاد سرد یا گرم نباشد. بیمار از پروسیجر و روند آن کاملا آگاه باشد و از حرکات و کشیدن نفس عمیق و صحبت کردن پرهیز شود. در صورت بروز این خطاها در نوار قلب خطوطی ثبت می شود که تفسیر آن را مشکل می کند (شکل ۴).
شکل 4: نمونه ای از اشکالات تکنیکی در ثبت نوار قلب، A: تداخل مغناطیسی (AC interference) B. ترمور عضلانی C. بالا و پایین آمدن خط پایه (wandering baseline) و D: اشکالات تکنیکی که نمایی شبیه آریتمی بطنی در بیمار بدون اختلال ریتم ایجاد کرده است.
شکل 5: اگر موج دپولارسزاسیون به سمت الکترودی که از خارج سلول جریان ها را ثبت می کند نزدیک شود موج مثبت ثبت و رپولاریزاسیون به صورت منفی ثبت می شود.
امواج، محور و فواصل در EKG در حالت استراحت، سلول عضله قلبی دارای بار الکتریکی بوده و در حالت پولاریزه به سر می برد. به طوری که سطح خارجی غشای سلول دارای بار الکتریکی مثبت و سطح داخلی آن دارای بار الکتریکی منفی می باشد. در طی دپولاریزاسیون، سلول نسبت به خارج آن بار مثبت تری پیدا می کند. اگر موج دپولاریزاسیون به سمت الکترودی که از خارج سلول جریان ها را ثبت می کند نزدیک شود، چون بردار جریان منفی به سمت مثبت است و به سمت الکترود نزدیک می شود، موج مثبت ثبت می شود. در طی رپولاریزاسیون، سلول ها مجددا بار منفی زمان استراحت خود را بدست می آورند و جهت آن برخلاف دپولاریزاسیون است لذا به صورت موج منفی ثبت می شود (شکل ۵).
در ادامه ابتدا عناصر یک EKG طبیعی را بررسی می کنیم و سپس تغییرات پاتولوژیک مهم شرح داده خواهد شد. امواج EKG از سه موج اصلی و یک موج فرعی تشکیل میشود که به ترتیب الفبای انگلیسی: T ، QRS ،P و U نامیده می شوند (شکل ۶).
شکل 6: امواج و فواصل در الکتروکاردیوگرام
موج P انعکاس دپولاریزاسیون دهلیزهای قلب و کمپلکس QRS انعکاس دپولاریزاسیون بطن ها است. موج بیانگر فاز رپولاریزاسیون بطنی است که آهسته تر و برخلاف دپولاریزاسیون از اپیکارد به آندوکارد صورت می گیرد و به همین دلیل پهنای آن بیشتر و جهت آن هم جهت با QRS است. رپولاریزاسیون دهلیزها چون کوچک است، در ثبت ECG از روی پوست مشخص نیست اما در شرایطی که برجسته شده باشد مثل پریکاردیت یا انفارکت دهلیز به صورت PR elevation یا depression مشخص می شود. موج U موجی کوچک و مثبت است که پس از موج T قرار می گیرد. به وضوح معلوم نیست بیانگر چه فعالیتی است ولی در اثر مصرف برخی داروهای آنتی آریتمیک و هیپوکالمی برجسته تر می شود و احتمال بروز تاکیکاردی بطنی را افزایش میدهد.
در جریان ایسکمی نیز منفی می شود. در فواصل بین امواج که فعالیت الکتریکی وجود ندارد، خط صاف افقی ترسیم می شود که خط ایزوالکتریک نامیده می شود. به خط ایزوالکتریک بین امواج segmant یا قطعه اطلاق می شود. Interval یا فاصله شامل موج و خط ایزوالکتریک بین امواج می شود (مثل QT interval ،RR interval) از ابتدای شروع دپولاریزاسیون دهلیزی بوسیله گره سینوسی دهلیزی تا شروع دپولاریزاسیون بطنی توسط فیبرهای پورکنز فاصله PR (از ابتدای موج P تا شروع کمپلکس QRS، حتی اگر با شروع شود) نامیده می شود. فاصله QRS به پهنای QRS گفته می شود و مؤید دپولاریزاسیون بطنی است و فاصله QT به فاصله ای اطلاق می شود که از ابتدای کمپلکس QRS تا انتهای موج T را شامل می شود (شکل ۵). برای فاصله PR کمترین مقدار و برای QRS بیشترین مقدار ملاک انتخاب لید خواهد بود.
ادامه مطلب را با دانلود فایل پیوستی مشاهده کنید.
ورود یا ثبـــت نــــام + فعال کردن اکانت VIP
مزایای اشتراک ویژه : دسترسی به آرشیو هزاران مقالات تخصصی، درخواست مقالات فارسی و انگلیسی، مشاوره رایگان، تخفیف ویژه محصولات سایت و ...
حتما بخوانید:
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.