قلب و عروق طبیعی، ساختمان و عملکرد قلب
قلب و عروق طبیعی، ساختمان و عملکرد قلب
قلب و عروق طبیعی، ساختمان و عملکرد قلب
فرمت: pdf تعداد صفحات: 12
مطالب و مفاهیم اساسی در قلب و عروق طبیعی
می توان گفت مطالعه و درک و یادگیری درست این بخش پایه و اساس آشنایی عمیق تر و آسان تر مطالب سایر بخشها خواهد بود. از تفسیر یافته های بالینی تا تعمق در مطالب فیزیوپاتولوژی و نیز دستیابی به تحلیل درست مطالب پاراکلینیکی در پرتو شناخت درست جهات مختلف وضعیت های طبیعی حاصل میشود.
آناتومی کاربردی (functional anatomy)
قلب در مدياستن میانی قرار گرفته است به طوری که محور طولی آن از شانه راست به قسمت فوقانی چپ شکم امتداد دارد. قاعده قلب به وسیله دهلیزها و عروق بزرگ تشکیل شده است و نوک یا آپکس آناتومیک از تلاقی بطن ها و جدار بین بطنی ایجاد میشود. در قدام، استخوان استرنوم و غضروف مربوط به دنده های سوم و چهارم و پنجم آن را می پوشاند. حدود ۲ آن در طرف چپ خط وسط استرنوم و لا در طرف راست آن واقع می شود. ضربه آپکس در فضای چهارم و یا پنجم بین دنده ای لمس می شود. وزن قلب در مردان ۳۲۵۷۵ و در زنان ۲۷۵۷۵ گرم می باشد و برحسب سن، نژاد، جنس، قد، وزن، و وضعیت تغذیه متفاوت است.
مدیاستن (mediastinum): مدياستن در جلو به وسیله استرنوم و دنده های مجاور، در خلف توسط مهرهها و دنده های مجاور، در طرفین با سطوح پاریتال پرده پلور، در بالا توسط دنده های اول و در پایین به وسیله پرده دیافراگم محدود شده است. علاوه بر قلب و عروق بزرگ، بخش دیستال تراشه، برونشهای راست و چپ، تیموس، اعصاب اتونوم ، عصب راجعه لارنکس در طرف چپ، اعصاب واگ و فرنیک در هر دو طرف، شریانهای برونشیال و ازوفاژیال و وریدهای برونشیال، آزیگوس و همی آزیگوس، غدد لنفاوی قلبی و ریوی و کانال توراسیک در مدياستن قرار می گیرند.
بزرگ شدن یکی از حفرات قلب و یا عروق بزرگ ممکن است سبب جابجایی و اعمال فشار روی ساختمانهای غیر قلبی مجاور بشود. مثلا بزرگ شدن دهلیز چپ در خلال بیماری روماتیسمال دریچه میترال ممکن است سبب جابجایی برونش چپ به بالا و مری به سمت راست شود، تغییر مکان هر دو عضو در رادیوگرافی همراه بلع باریم قابل مشاهده می باشد. به همین ترتیب شریان ساب کلاوین طرف راست که به طور نابجا در پشت مری قرار گرفته باشد، ممکن است موجب ناهموار شدن مری و در مواردی دیسفاژی گردد. قلبی که به طور قابل توجهی بزرگ شده است ممکن است به ریه مجاور فشار آورده و ایجاد آتلکتازی بکند که به ویژه در مجاورت لینگولا و لوب تحتانی چپ است. تجمع مایع در پلور و پریکارد سبب تحت فشار قرار گرفتن بیشتر ریه می شود.
عناصر غيرقلبی نیز ممکن است حفرات قلبی را تحت تأثیر قرار دهد. مثلا توده های نئوپلاسمی در مدياستن می تواند روی دهلیز کم فشار و عروق اجوف فوقانی و وریدهای برونشی فشار آورد یا بعد از پنومونکتومی همه ساختمان های مدياستن به طرف ریه برداشته شده تغییر مکان میدهند. حتی عناصر شکم ممکن است دیافراگم را بالا زده و سبب تغییر موقعیت قلب بشوند.
پریکارد: پریکارد از بیرون قلب را احاطه می کند. این محوطه کیسه مانند دو لایه فیبروزی و سروزی دارد. یک لایه از پریکارد سروز بلافاصله بر روی بافت میوکارد چسبیده و پریکارد ويسرال یا اپی کارد گفته می شود. این لایه کمی در ریشه عروق بزرگ ادامه یافته و بعد بر روی خود منعطف شده و پریکارد پاریتال را می سازد و با پریکارد فیبروتیک یکی میشود. دو لایه پریکارد از یک لایه سلول های سروزی مکعبی پوشیده شده و به وسیله یک لایه نازک مایع درون پریکارد از هم جدا می شوند. پریکارد پاریتال و یا فیبروزی به وسیله لیگامان هایی به استخوان معمولا فشار پریکارد پایین تر از فشار اتمسفر بوده و نیز چند میلی متر جیوه کمتر از فشار دهلیزها و فشار دیاستولیک بطن ها می باشد. حجم پریکارد ۱۰ تا ۲۰٪ بیشتر از حجم قلب است که این تفاوت حجم را حجم ذخیره پریکارد می گویند، حجم ذخیره تغییرات فیزیولوژیک حجمی را بدون آن که فشاری از اطراف به قلب وارد شود، میسر می سازد. پریکارد از اتساع حاد و پاتولوژیک قلب جلوگیری می کند و یا آن را محدود می نماید. با تمام شدن حجم ذخیره پریکارد منحنی به انتهای قسمت مسطح می رسد و الياف پریکارد دیگر قابل کش آمدن و اتساع نمی باشد.
پریکارد در جهت عرضی بیشتر از جهت طولی کشیده میشود این خاصیت را آنیزوتروپی (anisotropic) می گویند. اگر پریکارد مدت طولانی تحت کشش و فشار قرار گیرد فشار درون آن اندکی پایین می افتد و موجب تخفیف موقت حالت تامپوناد میشود. گفته میشود که با افزایش حجم قلب رشته های کلاژن نظم و ترتیب جدیدی پیدا می کنند و بدین ترتیب با نیروی کشش ثابت حجم پریکارد افزایش می یابد و با حجم قلب سازگاری می یابد اما دامنه این تغییرات هم محدود است و مهم ترین پدیده آن است که با هیپرتروفی مزمن قلب پریکارد دچار هیپرتروفی شده و گنجایش آن بیشتر می شود.
عملکرد پریکارد: پریکارد از گسترش حجم قلب جلوگیری می کند ولی از طرف دیگر فقدان مادرزادی پریکارد یا برداشتن آن با جراحی عوارضی در بر ندارد. حفرات طرف راست قلب بیشتر تحت تأثير اثرات پریکارد می باشند تا بطن چپ ضخیم. پریکارد از مالش دو لایه جلوگیری می کند. فشار منفی پریکارد پر شدن دهلیزها را در زمان سیستول بطنی تسهیل می کند. پریکارد در مقابل گسترش التهاب از بافت های مجاور مثل یک سد عمل می کند. پریکارد موجب سنتز و متابولیزه شدن پرستا گلاندینها می شود.
نمای بیرونی قلب (external topography) قلب تقریبا شکلی مخروطی دارد به طوری که قاعده آن متمایل به بالا، عقب و راست و نوک آن به طرف پایین، جلو و چپ می باشد. محور طولی قلب یک زاویه ۴۵ درجه با سطح افقی و عمودی می سازد. سطوح قلب شامل یک قاعده، یک نوک یا آپکس، یک سطح قدامی، یک سطح جانبی و یک سطح دیافراگماتیک است. در بررسی سایه قلب توسط رادیوگرافی کناره چپ قلب عمدتا توسط بطن چپ در پایین و گوشک دهلیز چپ در بالا درست می شود. کناره راست به وسیله دهلیز راست در پایین و ورید اجوف فوقانی در بالا ایجاد می شود. کناره فوقانی توسط قسمت عرضی قوس آئورت و کناره تحتانی به طور عمده توسط بطن راست ساخته میشود که با سایه دیافراگم یکی می شود.
قاعده قلب در مجازات پنجمین تا هشتمین مهره پشتی قرار می گیرد و قسمت اعظم آن مربوط به دهلیز چپ است. قاعده قلب شامل سطحی است که حدود آن را شیار دهلیزی بطنی معین می نماید و بنابراین حلقه یا آنولوس میترال و تریکوسپید در آن قرار می گیرد. خطی که از وسط دریچه های دهلیز بطنی (میترال و تریکوسپید) عبور کرده و به نوک قلب وصل می شود، محور قاعده به رأس (base to apex) هر یک از بطنها را می سازد. این دو محور در بطنها موازی هم می باشد و متمایل به چپ و قدام می باشند. در مواقعی که دیافراگم بالا بیاید نظیر افراد چاق، در وضعیت خوابیده به پشت و در بچه ها این محور به سمت چپ متمایل می شود، و در مواردی که دیافراگم پایین می افتد مثل افرادی که ریه آمفیزماتو دارند و یا افراد الاغر و بلند قد این محورها به پایین متمایل می شوند. در افراد دکستروکارد محورها به سمت راست متمایل می شوند. در برخی از ناهنجاری های قلبی محور بطنهای راست و چپ موازی یکدیگر نمی باشند و همدیگر را قطع می نمایند و این حالت را قلب متقاطع یا ( criss-cross heart) می گویند.
آناتومی سطحی قلب: دهلیزها در نمای خارجی توسط شیارهای کرونری یا دهلیزی بطنی از بطن ها جدا می شوند. کرونر راست در شیار دهلیزی بطنی راست قرار می گیرد تا به سطح خلفى قلب برسد. شریان سیرکومفلکس نیز در شیار چپ قرار می گیرد و به سطح خلفي قلب می رود. در مشاهده خارجی، دو بطن توسط شیار بین بطنی قدامی و خلفی از همدیگر متمایز می شوند.
شریان نازل قدامی (Left Anterior Descending : LAD) در شیار بین بطنی قدامی و شریان نزولی خلفی (Posterior Descending PDA) در شیار بین بطنی خلفی قرار می گیرد (شکل ۲).
ادامه مطلب را با دانلود فایل پیوستی مشاهده کنید.
ورود یا ثبـــت نــــام + فعال کردن اکانت VIP
مزایای اشتراک ویژه : دسترسی به آرشیو هزاران مقالات تخصصی، درخواست مقالات فارسی و انگلیسی، مشاوره رایگان، تخفیف ویژه محصولات سایت و ...
حتما بخوانید:
⇐ دانلود درسنامه جامع بیماری های قلب و عروق
⇐ اپیدمیولوژی بیماری های قلبی و عروقی و عوامل خطر آن در ایران و جهان
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.